تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
ذات خود دو گونه گردد : ذهنی و عينی ، جای آن در فلسفه است .
بوعلی در اوايل الهيات شفا به طور اشاره و صدرالمتألهين در تعليقات‏
خويش بر الهيات شفا به طور صريح و به تفصيل گفته‏اند كه گاهی يك مسأله‏
از دو نظر با دو فن مربوط می‏شود ، مثلا هم به فلسفه مربوط می‏شود و هم به‏
علوم طبيعی .

حقيقت و خطا

مسأله وجود ذهنی از يك زاويه ديگر كه مورد مطالعه قرار گيرد ، مربوط
می‏شود به ارزش واقع نمائی ادراكات . يعنی مربوط می‏شود به اينكه‏
ادراكات و احساسات و تصورات ما درباره عالم خارج چه اندازه " واقع‏
نما " است .
يكی از مسائل مهم كه از قديم الايام مورد توجه فلاسفه بوده است اين است‏
كه آيا آنچه ما به وسيله حواس يا به وسيله عقل درباره اشياء ادراك‏
می‏كنيم با واقع و نفس الامر مطابقت دارد يا نه ؟
گروهی چنين فرض می‏كنند كه برخی ادراكات حسی يا عقلی ما با واقع و
نفس الامر مطابقت دارد و برخی ندارد . آن ادراكاتی كه با " واقعيت "
مطابق است " حقيقت " خوانده می‏شود و آنچه كه مطابق نيست " خطا "
ناميده می‏شود . ما پاره‏ای از خطاهای حواس را می‏شناسيم . باصره ، سامعه ،
ذائقه ، لامسه ، شامه ، جايز الخطا است .
در عين حال اكثر ادراكات حسی ما عين حقيقت است . ما شب و روز را ،
دوری و نزديكی را ، بزرگی و كوچكی حجم را ،