تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
سر و گردن از همه آنها بلندتر است و آن همان است كه به نامهای : فلسفه‏
اولی ، فلسفه عليا ، علم اعلی ، علم كلی ، الهيات ، مابعدالطبيعه (
متافيزيك ) خوانده می‏شود . امتياز اين علم نسبت به ساير علوم يكی در
اين است كه به عقيده قدما از هر علم ديگر برهانی‏تر و يقينی‏تر است .
ديگر اين كه بر همه علوم ديگر رياست و حكومت دارد و در واقع ملكه علوم‏
است ، زيرا علوم ديگر به او نياز كلی دارند و او نياز كلی به آنها ندارد
. سوم اين كه از همه علوم ديگر كلی‏تر و عامتر است ( 1 ) . از نظر اين‏
فلاسفه ، فلسفه حقيقی همين علم است . از اينرو گاهی كلمه فلسفه به خصوص‏
اين علم اطلاق می‏شد ، ولی اين اطلاق به ندرت اتفاق می‏افتاد .
پس ، از نظر قدمای فلاسفه ، لغت فلسفه دو معنی داشت : يك معنی شايع‏
، كه عبارت بود از مطلق دانش معقول كه شامل همه علوم غير نقلی بود .
ديگر معنی غير شايع ، كه عبارت بود از علم الهی يا فلسفه اولی كه از
شعب سه گانه فلسفه نظری است .
بنابراين اگر فلسفه را به حسب اصطلاح قدما بخواهيم تعريف كنيم و اصطلاح‏
شايع را در نظر بگيريم فلسفه چون يك لغت عام است و به فن خاص و علم‏
خاص اطلاق نمی‏شود ، تعريف خاص هم ندارد . فلسفه به حسب اين اصطلاح شايع‏
يعنی ، علم غير نقلی ، و فيلسوف شدن يعنی جامع همه علوم شدن ، و به‏
اعتبار همين عموميت مفهوم فلسفه بود كه می‏گفتند فلسفه كمال نفس انسان‏
است هم از جنبه نظری و هم از جنبه عملی .

پاورقی :
( 1 ) بيان و اثبات اين سه امتياز از عهده اين بحثهای مختصر خارج است‏
. رجوع شود به سه فصل اول الهيات شفا و اوائل جلد اول اسفار .