فكر نيست و اما نظری آن است كه معلوم شدنش نيازمند به فكر است .
میگويند مثلا تصور حرارت و برودت احتياجی به فكر ندارد پس بديهی
میباشند ، اما تصور ملك و جن نيازمند به فكر است پس اين تصورات نظری
میباشند .
اما حقيقت اين است كه فرقی ميان تصور حرارت و برودت و تصور جن و
ملك از اين لحاظ نيست . حرارت و برودت همان اندازه احتياج به فكر و
تعريف دارند كه جن و ملك دارند . تفاوتی كه ميان حرارت و برودت و
ميان جن و ملك هست ، در ناحيه تصديق به وجود آنهاست . تصديق به وجود
حرارت و برودت نيازی به فكر ندارد ، اما تصديق به وجود جن و ملك
نيازمند به فكر است .
تصورات بديهی عبارت است از تصورات روشن و واضحی كه هيچگونه ابهام
در آنها وجود نداشته باشد ، بر خلاف تصورات نظری كه احتياج به تشريح و
توضيح دارند ( 1 ) .
اما تصديقات : ذهن در قضاوت و حكم ميان دو چيز
پاورقی :
( 1 ) ما در پاورقيهای جلد دوم " اصول فلسفه " اين مطلب را بحث
كردهايم كه چگونه است كه بعضی تصورات خالی از ابهام و پيچيدگی میباشند
و بعضی ديگر دارای نوعی ابهام هستند . در آن جا ثابت كردهايم كه علت
اين امر ، بساطت و تركيب است . عناصر ذهنی بسيط ، روشن و بديهی هستند
، عناصر ذهنی مركب ، نظری و نيازمند به تعريف میباشند . تصورات بديهی
مثل تصور وجود و عدم و وجوب و امكان و امتناع ، اما تصورات نظری ،
مانند تصور انسان و حيوان و حرارت و برودت ، و مانند تصور مثلث و مربع
و غيره .