مسأله ديگر در باب علت و معلول اين است كه سلسله علل ( البته علل به
اصطلاح فلاسفه نه علل به اصطلاح علمای طبيعی ، يعنی علل وجود نه علل حركت )
متناهی است و محال است نامتناهی باشد ، يعنی اگر وجود يك شیء ، صادر
از علتی و قائم به علتی باشد و وجود آن علت نيز قائم به علت ديگر ، و
وجود آن علت نيز قائم به علت ديگر باشد ممكن است هزارها و ميليونها و
يا ميلياردها علت و معلول به اين ترتيب هر كدام صادر از ديگری باشد و
بالا برود ، ولی در نهايت امر به علتی منتهی میگردد كه آن علت قائم
بالذات است و قائم به علتی ديگر نيست زيرا تسلسل علل غير متناهيه محال
است . فلاسفه ، براهين زيادی اقامه میكنند بر امتناع تسلسل علل غير
متناهيه ، و اين تعبير را مخفف میكنند و میگويند : تسلسل علل محال است
. و غالبا تعبير را از اين هم مخففتر میكنند و میگويند تسلسل محال است
و البته مقصود اين است كه تسلسل علل غير متناهيه محال است .
كلمه تسلسل از ماده " سلسله " است كه به معنی زنجير است . پس
تسلسل يعنی زنجيره شدن علل غير متناهيه . فلاسفه ، نظام و ترتيب علل و
معلولات را به حلقات زنجير كه به ترتيب پشت سر يكديگر قرار گرفتهاند ،
تشبيه كردهاند .
|