تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
آن اين است كه چند صورت را با يكديگر پيوند می‏دهد ، مثل اين كه اسبی با
چهره انسان تصوير می‏كند . سرو كار فيلسوف با تجزيه و تحليل و تركيب‏
معانی است . سرو كار شاعر يا نقاش با تجزيه و تركيب صورتها است .
4 - تجريد و تعميم . عمل ديگر ذهن اين است كه صورتهای ذهنی جزئی را كه‏
به وسيله حواس دريافت كرده است ، تجريد می‏كند ، يعنی چند چيز را كه در
خارج هميشه باهم‏اند و ذهن هم آنها را با يكديگر دريافت كرده ، از يكديگر
تفكيك می‏كند . مثلا عدد را همواره در يك معدود و همراه يك شی‏ء مادی‏
دريافت می‏كند ، ولی بعد آن را تجريد و تفكيك می‏كند به طوريكه اعداد را
مجزا از معدود تصور می‏نمايد . از عمل تجريد بالاتر عمل تعميم است .
تعميم ، يعنی اين كه ذهن صورتهای دريافت شده جزئی را در داخل خود به‏
صورت مفاهيم كلی در می‏آورد . مثلا از راه حواس ، افرادی از قبيل زيد و
عمرو و احمد و حسن و محمود را می‏بيند ولی بعدا ذهن از همه اينها يك‏
مفهوم كلی و عام می‏سازد به نام " انسان " .
بديهی است كه ذهن هيچ گاه انسان كلی را به وسيله يكی از حواس ادراك‏
نمی‏كند ، بلكه پس از ادراك انسانهای جزئی يعنی حسن و محمود و احمد ،
يك صورت عام و كلی از همه آنها به دست می‏دهد .
ذهن در عمل تجزيه و تركيب ، و همچنين در عمل تجريد و تعميم ، روی‏
فرآورده‏های حواس دخل و تصرف می‏كند ، گاهی به صورت تجزيه و تركيب و
گاهی به صورت تجريد و تعميم .