تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
عرفا و همچنين متكلمين به هيچ وجه خود را تابع فلاسفه اعم از اشراقی و
مشائی نمی‏دانستند و در مقابل آنها ايستادگيها به خرج داده‏اند و تصادمهايی‏
ميان آنها و فلاسفه رخ داده است و همين تصادمها در سرنوشت فلسفه اسلامی‏
تأثير بسزايی داشته است عرفان و كلام علاوه بر آن كه از طريق معارضه و
تصادم به فلاسفه اسلامی تحرك بخشيده‏اند ، افقهای تازه نيز برای فلاسفه‏
گشوده‏اند . بسياری از مسائلی كه در فلسفه اسلامی مطرح است ، اولين بار
وسيله متكلمين و عرفا مطرح شده است ، هر چند اظهار نظر فلاسفه با اظهار
نظر عرفا و متكلمين متفاوت است .
عليهذا مجموع روشهای فكری اسلامی چهار روش است و متفكران اسلامی چهار
دسته بوده‏اند . بديهی است كه مقصود ما روشهای فكريی است كه به معنی عام‏
رنگ فلسفی دارد يعنی ، نوعی هستی شناسی و جهان شناسی است . ما در اين‏
درس كه درباره كليات فلسفه بحث می‏كنيم ، كاری به روشهای فكری فقهی يا
تفسيری يا حديثی يا ادبی يا سياسی يا اخلاقی نداريم كه آنها داستانی ديگر
دارند .
نكته ديگر اين است كه همه اين روشها تحت تأثير تعليمات اسلامی رنگی‏
مخصوص پيدا كرده‏اند و با مشابه‏های خود در خارج از حوزه اسلامی تفاوتهايی‏
داشته و دارند . و به عبارت ديگر : روح خاص فرهنگ اسلامی بر همه آنها
حاكم است .
آن چهار روش فكری عبارت است از :
1 - روش فلسفی استدلالی مشائی : اين روش پيروان زيادی دارد . اكثر
فلاسفه اسلامی پيرو اين روش بوده‏اند .