يك كلی از راه تجربه چند مورد معدود به دست آمد با يك قياس به ساير
موارد تعميم داده میشود .
اما اگر منظور اين است كه علم به كبرا علم اجمالی به همه جزئيات و از
آن جمله نتيجه است ، و به اصطلاح علم به نتيجه در علم به كبرا منطوی است
، مطلب درستی است ولی آنچه در نتيجه مطلوب است و قياس به خاطر آن
تشكيل میشود علم تفصيلی به نتيجه است نه علم بسيط اجمالی و انطواعی .
پس در واقع در هر قياسی علم تفصيلی به نتيجه موقوف است به علم اجمالی
و انطوائی به نتيجه در ضمن كبرا ، و اين مانعی ندارد و دور نيست زيرا دو
گونه علم است .
پاسخی كه بوعلی به ابوسعيد داد همين بود كه علم به نتيجه ، در نتيجه
تفصيلی است ، و علم به نتيجه در ضمن كبرا ، اجمالی و انطوائی است ، و
اينها دو گونه علماند .
2 - هر قياس يا تكرار معلوم است و يا مصادره به مطلوب ، زيرا آنگاه
كه قياس تشكيل داده میگوييم :
هر انسان حيوان است .
و هر حيوان جسم است .
پس هر انسان جسم است .
يا اين است كه در ضمن قضيه " هر حيوان جسم است " ( كبرا ) میدانيم
كه انسان نيز كه يكی از انواع حيوانات است جسم است ، يا نمیدانيم ؟
اگر میدانيم پس نتيجه قبلا در كبرا معلوم بود و بار ديگر تكرار شده است
، پس نتيجه تكرار همان چيزی است كه در كبرا معلوم است و چيز جديدی
نيست . و اگر مجهول
|