تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
شك است .
2 - گمان پيدا می‏كنيم به يكی از دو طرف ، يعنی احتمال يك طرف می‏چربد
. مثلا احتمال اينكه عالم متناهی باشد می‏چربد ، و يا برعكس . در اين‏
صورت آن حالت رجحان ذهن خود را ظن يا گمان می‏ناميم .
3 - اين كه از دو طرف ، يك طرف به كلی منتفی شود و به هيچ وجه‏
احتمال داده نشود و ذهن تنها به يك طرف ، تمايل قاطع داشته باشد . نام‏
اين حالت را يقين می‏گذاريم .
ما در ابتدا كه درباره مسائل نظری در مقابل مسائل بديهی می‏انديشيم شك‏
می‏كنيم ، ولی وقتی كه دليل محكمی پيدا كرديم يقين پيدا می‏كنيم ، لااقل‏
برای ما گمان پيدا می‏شود .
مثلا در ابتدا اگر از يك دانش آموز بپرسيد آيا آهن ، اين فلز محكم ،
اگر حرارت ببيند انبساط پيدا می‏كند يا نه ؟ جوابی ندارد كه بدهد ،
می‏گويد نمی‏دانم . مطلب برايش مشكوك است ، اما بعد كه دلائل تجربی‏
برايش گفته شد يقين پيدا می‏كند كه آهن در اثر حرارت انبساط پيدا می‏كند
. همچنين است حالت يك دانش آموز در مسائل رياضی . پس يقين به يك‏
قضيه ، مستلزم نفی احتمال طرف مخالف است .
هرگز يقين به يك قضيه با احتمال مخالف سازگار نيست ، همچنانكه ظن و
گمان به يك قضيه مستلزم نفی احتمال مساوی طرف مخالف است و با احتمال‏
مساوی ناسازگار است ، ولی البته با احتمال غير مساوی ناسازگار نيست .
اكنون می‏گوييم قطعی شدن و علمی شدن و حتی راجح