تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
طبيعت مساوی است با حركت ، و حركت مساوی است با حدوث و فناء مستمر
و دائم و لا ينقطع .
بنابر اصل حركت جوهريه ، چهره جهان ارسطوئی به كلی دگرگون می‏شود .
بنابراين اصل ، طبيعت و ماده مساوی است با حركت ، و زمان عبارت است‏
از اندازه و كشش اين حركت جوهری ، و ثبات مساوی است با ماوراء
الطبيعی بودن . آنچه هست يا تغيير مطلق است ( طبيعت ) و يا ثبات مطلق‏
است ( ماوراء طبيعت ) . ثبات طبيعت ، ثبات نظم است نه ثبات وجود و
هستی . يعنی بر جهان ، نظام مسلم ولا يتغيری حاكم است ولی محتوای نظام كه‏
در داخل نظام قرار گرفته است متغير است بلكه عين تغيير است . اين جهان‏
، هم هستيش ناشی از ماوراء است و هم نظامش ، و اگر حكومت جهان ديگر
نمی‏بود اين جهان كه يكپارچه لغزندگی و دگرگونی است رابطه گذشته و
آينده‏اش قطع بود .
گشت مبدل آب اين جو چند بار
عكس ماه و عكس اختر بر قرار
در درس ششم اشاره كرديم كه تقسيمات اوليه هستی ، يعنی تقسيماتی كه‏
مستقيما تقسيم موجود بما هو موجود است ، در حوزه فلسفه اولی است .
اكنون می‏گوييم كه بحث ثابت و متغير تا قبل از صدرالمتألهين در حوزه‏
طبيعيات شمرده می‏شد ، زيرا هر حكم و هر تقسيمی كه مربوط به جسم بما هو
جسم باشد مربوط به طبيعيات است . چنين گفته می‏شد كه اين جسم است كه يا
ثابت است و