تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
بپرسيم ( معنی اين لفظ چيست ؟ ) معنی لفظ را می‏دانيم ولی حقيقت و كنه‏
معنی بر ما مجهول است . سؤال از حقيقت و كنه معنی است . مثلا اگر
بپرسيم : ( انسان چيست ؟ ) مقصود اين نيست كه لغت انسان برای چه معنی‏
وضع شده است . همه می‏دانيم كه لغت انسان برای همين موجود خاص دوپای‏
راست اندام سخنگو وضع شده است . بلكه سؤال از اين است كه ماهيت و
حقيقت انسان چيست ؟ بديهی است كه پاسخ صحيح چنين سؤالی جز يك چيز
نمی‏تواند باشد . يعنی ممكن نيست كه چند پاسخ متعدد همه صحيح باشد .
پاسخی كه به اينگونه سؤالات داده می‏شود ( تعريف حقيقی ) خوانده می‏شود .
تعريف لفظی بر تعريف حقيقی مقدم است . يعنی اول بايد مفهوم لفظ را
مشخص كرد و سپس آن معنی مشخص شده را تعريف حقيقی كرد . والا موجب‏
مغالطه و مشاجره‏های بيجا خواهد شد .
زيرا اگر لفظی معانی لغوی يا اصطلاحی متعددی داشته باشد و اين تعدد
معانی مغفول عنه باشد ، هر دسته‏ای ممكن است معنی و اصطلاح خاصی را منظور
نظر قرار دهند و آن را تعريف كنند ، غافل از اين كه هر كدام از اينها
چيزی را در نظر دارد غير از آن چيزی كه ديگری در نظر گرفته است و بی‏جهت‏
با يكديگر مشاجره می‏كنند .
عدم تفكيك معنی لفظ از حقيقت معنی موجب می‏گردد كه احيانا تحولات و
تطوراتی كه در معنی لفظ پديد آمده است به حساب حقيقت معنی گذاشته شود
. مثلا ممكن است لفظ خاصی ابتدا در