تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
صورت يك " معما " می‏آورند از نظر منطقی تجزيه و تحليل می‏كنيم تا
معلوم گردد چگونه گاهی ذهن از طريق پله قرار دادن معلومات خود به مجهولی‏
دست می‏يابد .
فرض كنيد پنج كلاه وجود دارد كه سه تای آن سفيد است و دو تا قرمز . سه‏
نفر به ترتيب روی پله‏های نردبانی نشسته‏اند و طبعا آن كه بر پله سوم است‏
دو نفر ديگر را می‏بيند ، و آن كه در پله دوم است تنها نفر پله اول را
می‏بيند ، و نفر سوم هيچكدام از آن دو را نمی‏بيند ، و نفر اول و دوم مجاز
نيستند كه پشت سر خود نگاه كنند . در حالی كه چشمهای آنها را می‏بندند ،
بر سر هر يك از آنها يكی از آن كلاهها را می‏گذارند و دو كلاه ديگر را مخفی‏
می‏كنند و آنگاه چشم آنها را باز می‏كنند و از هر يك از آنها می‏پرسند كه‏
كلاهی كه بر سر تو است چه رنگ است ؟ نفر سوم كه بر پله سوم است پس از
نگاهی كه به كلاههای دو نفر ديگر می‏كند فكر