تنوع سؤالها علامت تنوع مجهولات انسان است ، و پاسخی كه به هر سؤال داده
میشود غير از پاسخی است كه به سؤال ديگر بايد داده شود . اينك انواع
سؤالها :
1 - سؤال از چيستی : چيست ؟ ما هو ؟
2 - سؤال از هستی : آيا هست ؟ هل ؟
3 - سؤال از چگونگی : چگونه ؟ كيف ؟
4 - سؤال از چندی : چقدر است ؟ چند تا است ؟ كم ؟
5 - سؤال از كجايی : كجا است ؟ اين ؟
6 - سؤال از كی : چه زمانی ؟ متی ؟
7 - سؤال از كيستی : چه شخصی ؟ من هو ؟
8 - سؤال از كدامی : كداميك ؟ ای ؟
9 - سؤال از چرايی : علت چيست ؟ يا فايده چيست ؟ و يا به چه دليل ؟
پس معلوم میشود وقتی كه درباره يك شیء مجهولی سؤال داريم مجهول ما به
چند گونه میتونه باشد ، و قهرا پرسش ما چند گونه میتواند باشد ، گاهی
میپرسيم كه مثلا الف چيست ؟ گاهی میپرسيم كه آيا الف هست ؟ و گاهی
میپرسيم چگونه است ؟ و گاه : چه مقدار است و يا چند عدد است ؟ و گاه :
كجا است ؟ و گاه : در چه زمانی ؟ و گاه : كيست و چه شخصی است ؟ و گاه
: كدام فرد است و گاه : چرا و به چه علتی و يا برای چه فايدهای و يا به
چه دليلی ؟
منطق عهدهدار پاسخ به هيچيك از اين سؤالات كه درباره اشياء خارجی
میشود نيست . آن كه عهدهدار پاسخ به اين
|