باشند ، كافی است كه قرابت و هم خانوادگی ميان آنها برقرار گردد ، و
ضمنا آنها را از مسائل ديگری كه علم ديگر به شمار میرود متمايز كند .
ولی اين نظريه صحيح نيست ، اينكه يك عده مسائل از لحاظ اثر و فايده و
غرضی كه به دانستن آنها تعلق میگيرد وحدت و سنخيت پيدا میكنند ناشی از
شباهت ذاتی آن مسائل به يكديگر است ، و شباهت ذاتی آن مسائل به يكديگر
ناشی ازاين است كه همه آن مسائل از حالات و عوارض موضوع واحدی میباشند.
اكنون ببينيم موضوع علم منطق چيست و علم منطق در اطراف چه موضوعی
بحث میكند ؟
موضوع علم منطق عبارت است از " معرف و حجت " . يعنی مسائل منطق
يا درباره معرفها يعنی تعريفات بحث میكند ، يا درباره حجتها يعنی
درباره استدلالها . عجالتا كافی است بدانيم كه در همه علوم مجموعا دو كار
صورت میگيرد يكی اين كه يك سلسله امور تعريف میشوند ، و ديگر اين كه
برای اثبات يك سلسله احكام ، استدلال میشود و دليل آورده میشود . در همه
علوم اين دو كار صورت میگيرد .
علم منطق میخواهد به ما راه صحيح تعريف كردن و صحيح استدلال كردن را
بياموزاند . در درسهای آينده معرف و حجت را كه موضوع علم منطق میباشند
بهتر خواهيم شناخت .
|