فلسفه در عصر جديد
چنانكه میدانيم نقطه عطف در عصر جديد نسبت به عصر قديم كه از قرن شانزدهم آغاز میشود و به وسيله گروهی كه در رأس آنها دكارت فرانسوی و بيكن انگليسی بودند صورت گرفت اين بود كه روش قياسی و عقلی در علوم جای خود را به روش تجربی و حسی داد . علوم طبيعی يكسره از قلمرو و روش قياسی خارج شد و وارد حوزه روش تجربی شد . رياضيات حالت نيمه قياسی و نيمه تجربی به خود گرفت . پس از اين جريان اين فكر برای بعضی پيدا شد كه روش قياسی به هيچ وجه قابل اعتماد نيست . پس اگر علمی در دسترس تجربه و آزمايش عملی نباشد و بخواهد صرفا از قياس استفاده كند ، آن علم اساسی ندارد ، و چون علم مابعد الطبيعه چنين است يعنی ،