يعنی خداوند نوردهنده آسمانها و زمين است . به عبارت ديگر وجود آسمان و
زمين ، شعاعی است الهی .
فلاسفه ، هيچ دليلی از خود عالم بر قديم بودن عالم ندارند . اينها از آن
جهت اين مدعا را دنبال میكنند كه میگويند خداوند فياض علی الاطلاق است و
قديم الاحسان است ، امكان ندارد كه فيض و احسان او را محدود و منقطع
فرض نماييم . به عبارت ديگر : فلاسفه الهی با نوعی " برهان لمی " يعنی
با مقدمه قرار دادن وجود و صفات خدا به قدم عالم رسيدهاند . معمولا
منكران خدا قدم عالم را عنوان میكنند . فلاسفه الهی میگويند همان چيزی كه
شما آن را دليل نفی خدا میگيريد ، از نظر ما لازمه وجود خداوند است . به
علاوه از نظر شما قدم عالم يك فرضيه است و از نظر ما يك مطلب مبرهن .
متغير و ثابت
يكی ديگر از مباحث فلسفی بحث متغير و ثابت است كه با بحث حادث و
قديم قريب الافق است . تغيير يعنی دگرگونی ، و ثبات يعنی يكنواختی .
بدون شك ما دائما شاهد تغييرات و دگرگونيها در جهان میباشيم . خود ما
كه به دنيا آمدهايم دائما از حالی به حالی منتقل شده و دورهها طی كرده و
خواهيم كرد تا به مرگ ما منتهی شود . همچنين است وضع زمين و درياها ،
كوهها و درختان و حيوانات و ستارگان و منظومه شمسی و كهكشانها .
آيا اين دگرگونيها ظاهری است و مربوط به شكل و صورت