تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com

درس پنجم

حكمت متعاليه

در درس گذشته ، اجمالا به چهار روش فكری در دوره اسلامی اشاره كرديم و
نمايندگان معروف آن را نيز نام برديم .
اكنون اضافه می‏كنيم كه اين چهار جريان در جهان اسلام ادامه يافتند تا در
يك نقطه به يكديگر رسيدند و جمعا جريان واحدی را به وجود آوردند .
نقطه‏ای كه اين چهار جريان در آنجا با يكديگر تلاقی كردند " حكمت متعاليه‏
" ناميده می‏شود . حكمت متعاليه به وسيله صدرالمتألهين شيرازی ( متوفا
در سال 1050 هجری قمری ) پايه گذاری شد . كلمه " حكمت متعالی " وسيله‏
بوعلی - نيز در اشارات - به كار رفته است ولی فلسفه بوعلی هرگز به اين‏
نام معروف نشد .
صدرالمتألهين رسما فلسفه خود را حكمت متعاليه خواند و فلسفه وی به‏
همين نام مشهور شد . مكتب صدرالمتألهين از لحاظ روش شبيه مكتب اشراقی‏
است يعنی به استدلال و كشف و شهود توأما معتقد است ، ولی از نظر اصول و
از نظر استنتاجات متفاوت است .