تالار گفتگوی دروس حوزه علميّه قم http://forums.1zekr.com
و آنچه در علوم به كار می‏رود همين محصورات چهارگانه است نه شخصيه و نه‏
طبيعيه و نه مهمله . از اينرو منطق بيشتر به محصورات چهارگانه می‏پردازد.
در قضايای محصوره ، آن چيزی كه دلالت می‏كند بر اين كه همه افراد يا
بعضی افراد ، مورد نظر است " سور " قضيه ناميده می‏شود . مثلا آنجا كه‏
می‏گوييم : " هر انسانی حيوان است " كلمه " هر " سور قضيه است و
آنجا كه می‏گوييم : " برخی حيوانها انسانند " كلمه " برخی " سور قضيه‏
است ، و اين كه می‏گوييم : " هيچ گياهی در شوره زار نمی‏رويد " كلمه "
هيچ " سور است ، و اين كه می‏گوييم : " بعضی درختان در گرمسير رشد
نمی‏كنند " كلمه " بعضی . . . نه " سور است . در عربی كلمات " كل "
، " لا شی‏ء " ، " بعض " ، " ليس بعض " سور به شمار می‏روند .
قضايا يك سلسله تقسيمات ديگر نيز دارند مانند تقسيم قضيه به : محصله‏
و معدوله ، و يا تقسيم قضيه به خارجيه و ذهنيه و حقيقيه . توضيح آنها را
از كتب منطق بايد جستجو كرد . ما كه اكنون كلياتی از منطق را مورد بحث‏
قرار می‏دهيم نمی‏توانيم وارد بحث آنها شويم . همچنانكه تقسيم ديگری نيز
قضيه دارد به : مطلقه و موجهه ، و قضايای موجهه نيز به نوبه خود تقسيم‏
می‏شوند به : ضروريه و دائمه و ممكنه و غيره كه بحث در آنها از عهده درس‏
ما خارج است . همين قدر توضيح می‏دهيم كه رابطه و نسبت ميان دو چيز در
آنجا كه مثلا می‏گوييم : " هر الف ب است " گاهی به نحوی است كه بايد
باشد و محال است كه نباشد ، در اينجا می‏گوييم :