و خداوند آمرزنده و مهربان است ، و كسى كه توبه كند و عمل صالح بجا آورد به سوى خدا بازگشت مى كند ( و پاداش خود را از او مى گيرد ) .
در این آيه ، نخست از مساله شرك ، سپس قتل نفس ، و بعد از آن زنا سخن به ميان آمده ، از بعضى از روايات استفاده مى شود كه اين سه گناه از نظر ترتيب اهميت به همين صورت كه در آيه آمده اند مى باشد . ابن مسعود از پيامبر گرامى اسلام (ص) چنين نقل مى كند عرض كردم : كدام گناه از همه گناهان بزرگتر است ؟ فرمود : اين كه براى خدا شبيهى قرار دهى در حالى كه او تو را آفريد ، عرض كردم بعد از آن كدام گناه ؟ فرمود : اينكه فرزند خود را از ترس اينكه مبادا با تو هم غذا شود به قتل برسانى ! ، بازعرض كردم بعد از آن كدام گناه ؟ فرمود : اينكه به همسرهمسايه ات خيانت كنى در اين هنگام خداوند تصديق سخن پيامبر (ص) را در اين آيه نازل كرد : « و الذين لا يدعون مع الله الها آخر ... .» گرچه در اين حديث سخن از نوع خاصى از قتل و زنا به ميان آمده ، ولى با توجه به اطلاق مفهوم آيه ، اين حكم درباره همه انواع آن مى باشد و مورد روايت مصداق واضحترى از آن است .

از آنجا كه اين سه گناه نهايت اهميت را دارد باز در آيه بعد روى آن تكيه كرده مى گويد : كسانى كه مرتكب اين امور شوند عذاب آنها در قيامت مضاعف مى گردد ، و با خوارى ، جاودانه در عذاب خواهد ماند ( يضاعف له العذاب يوم القيامة و يخلد فيه مهانا ) . در اينجا دو سؤال پيش مى آيد : نخست اينكه چرا عذاب اين گونه اشخاص مضاعف مى گردد ؟ چرا به اندازه گناهشان مجازات نشوند ؟ آيا اين با اصول عدالت سازگار است ؟ ديگر اينكه در اينجا سخن از خلود و عذاب جاويدان است ، در حالى كه مى دانيم خلود تنها مربوط به كفار است ، و از سه گناهى كه در اين آيه ذكر شده تنها گناه اول كفر مى باشد ، و اما قتل نفس و زنا نمى تواند سبب خلود گردد ؟ مفسران در پاسخ سؤال اول ، بحث بسيار كرده اند ، آنچه صحيحتر به نظر مى رسد اين است كه منظور از مضاعف شدن عذاب اين است كه بر هر يك از اين گناهان سه گانه كه در اين آيه مذكور است مجازات جداگانه اى خواهد شد كه مجموعا عذاب مضاعف است . از اين گذشته گاه يك گناه سرچشمه گناهان ديگر مى شود ، مانند كفر كه سبب ترك واجبات و انجام محرمات مى گردد ، و اين خود موجب مضاعف شدن مجازات الهى است . به همين جهت بعضى از مفسران اين آيه را دليل بر اين اصل معروف گرفته اند كه كفار همانگونه كه مكلف به اصول دين هستند ، به فروع نيز مكلف مى باشند ( الكفار مكلفون بالفروع كما انهم مكلفون بالاصول
) .