لطفاً کليه فايل هاي قابل دانلود در اين سايت، مخصوصاً فايل هاي پيوست شده را با نرم افزارهاي مخصوص مديريت دانلود، دريافت نماييد مانند نرم افزار دانلود منيجر که در این لينک قابل دريافت و نصب است http://mcaf.ee/6wz9g در صورت عدم استفاده از نرم افزارهاي مخصوص دانلود و استفاده از دانلود منيجر داخلي مرورگرها احتمال دانلود ناقص فايل ها وجود دارد
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    تازه وارد
    تاریخ عضویت
    Jun 2012
    نوشته ها
    2

    پیش فرض درخواست راهنمایی برای سؤالات مصاحبه بعد از قبولی در آزمون کتبی تحصیل در حوزه علمیه

    با سلام زمان مصاحبه حوزه علمیه برای کسانی که در ازمون ورودی قبول شده اند شروع شده لطفا کسانی که در مصاحبه شرکت کرده اند سوالاتی که از ان ها شده بر روی سایت قرار دهند تا بچه های انجمن استفاده کنند و با سوالات اشنا شوند.با تشکر

  2. #2
    تازه وارد
    تاریخ عضویت
    Dec 2008
    نوشته ها
    25

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط morteza1373 نمایش پست ها
    با سلام زمان مصاحبه حوزه علمیه برای کسانی که در ازمون ورودی قبول شده اند شروع شده لطفا کسانی که در مصاحبه شرکت کرده اند سوالاتی که از ان ها شده بر روی سایت قرار دهند تا بچه های انجمن استفاده کنند و با سوالات اشنا شوند.با تشکر
    در این لینک یک سؤال آمده است که البته برای گزینش حضوری یک مدرسه حوزه علمیه تهران در خیابان ری است:

    سوال می کنه فرق کمونیسم وسوسیالیسم چیه ؟

  3. #3
    تازه وارد
    تاریخ عضویت
    Dec 2008
    نوشته ها
    25

    پیش فرض

    مصاحبه:
    در مصاحبه عمدتا هدف و انگيزه ورود به حوزه علميه مورد پرسش قرار ميگيرد و برخي از مسائل اسلامي اوليه نيز ممکن است مطرح گردد و البته مسائل سياسي نيز در حد و حدود کم. در برخي از مواقع نيز سوالاتي در راستاي تست هوش نيز مطرح ميشود. البته در مصاحبه دانشگاهيان ممکن است مباحث فکري مطرح شود تا احيانا برخي از جريان هاي فکري به اصطلاح منحرف وارد حوزه نشوند.


    منبع:
    http://www.yaalee.com/forums/showthr...&p=798#post798

  4. #4
    تازه وارد
    تاریخ عضویت
    Dec 2008
    نوشته ها
    25

    پیش فرض

    نمونه هایی از سؤالات هوش در مصاحبه های طلاب مقاطع تحصیلی بالا و سطح عالی و خارج

    بطور مثال یکی از سؤالات مصاحبه برای داوطلبان تدریس تاریخ در یکی از مراکز تخصصی تاریخ حوزه (برای طلاب سطح عالی) این بود که نظر امام سجاد علیه السلام در مورد قیام زید بن علی چه بود؟
    که پاسخ درست این بود که در زمانی که زید بن علی علیه السلام قیام کرد که امام سجاد علیه السلام شهید شده بود و لذا امام سجاد علیه السلام نظر یا واکنشی به این قیام نمی توانست داشته باشد.

    یا یکی از مراکز تخصصی فقه از طلاب درس خارج می پرسید که با تمسک به قاعده فقهی مصالح مرسله ، چگونه تشکیل مجمع تشخیص نظام در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شرعی می شود؟
    از جمله پاسخ ها این است که اصولاً این قاعده فقهی در تشیع مقبول نیست و مجمع تشخیص مصلحت نظام با تمسک به قواعد فقهی دیگر تشریع شده است

  5. #5

    پیش فرض مصاحبه ورودی حوزه علمیه چگونه است؟

    روز مصاحبه ورود به حوزه علمیه دقیقا خاطرم است روز بسیار حساسی برایم بود، یکی از طلبه های با سابقه حوزه زنجان از من مصاحبه گرفت خیلی استرس داشتم البته نه از بابت سوالات، بیشتر از بابت اینکه مدتها بود که آرزوی ورود به حوزه را داشتم و با سوالات غیر قابل پیش بینی مصاحبه کننده، همه آرزوهای من میتوانست پودر شود، اما به هر ترتیب بخیر گذشت و طلبه شدیم البته طلبه ای که با من مصاحبه میکرد هم اکنون امام جمعه یکی از شهرها است و البته اندکی اختلاف فکری داریم شاید الان با خود بگوید کاش فلانی را قبول نکرده بودم، سعی میکنم در این کوتاه به اهم نکات مصاحبه ورودی حوزه اشاره کنم.

    چرا مصاحبه حضوری؟
    آزمون کتبی اگه چه در تعیین سطح علمی داوطلب میتواند کارگشا باشد اما در برخی از زمینه ها نظیر انگیزه و میزان علاقه داوطلب به دروس حوزوی و احیانا سلامت اخلاقی فرد نمیتوان به آزمون کتبی اکتفا کرد از این رو همه ساله حوزه های علمیه در کنار آزمون کتبی، آزمون شفاهی یا مصاحبه ای نیز برگزار میکند تا بتواند بر اساس معیارهای خود از میان شرکت کنندگان برای ورود به حوزه های علمیه دست به انتخاب زنند.

    اما براستی چه سوالاتی پرسیده میشود؟

    1-انگیزه ورود به حوزه:
    انگیزه ورود به حوزه یکی از مهمترین سوالات است اینکه چرا این شخص مانند دیگران به دانشگاه نرفته است چرا حاضر شده است با وجود مشاهده فشارهای اجتماعی بر طلاب و روحانیون در حوزه علمیه تحصیل کند، در واقع مصاحبه کننده بدنبال کشف انگیزه حضور در حوزه علمیه است و البته طبیعی است که از تجربه کافی نیز برخوردارند و میتوانند براحتی صداقت را تشخیص دهند. برای مصاحبه کننده مهم است که بداند این فرد بخاطر پیدا کردن شغل به حوزه علمیه نیامده است، بخاطر فرار از سربازی به حوزه نیامده است، اینکه با اجبار خانواده راضی به خواندن دروس حوزوی نشده است، از این رو مسائلی مانند حضور در حوزه برای رشد اخلاقی –فکری و تحصیل دروس حوزوی بخاطر خدمت به اسلام میتواند تعیین کننده باشد البته با توضیح منطقی و جزئی و بدور از کلی گویی و شعار دادن. البته میتوان انگیزه را از لحن سخن گفتن و غیره نیز براحتی فهمید.

    2-علاقه به علوم اسلامی و حوزه و روحانیت:
    بسیار مهم است که داوطلب به دروس و علوم اسلامی علاقه داشته باشد اینکه مثلا کدام کتابهای اسلامی را خوانده است، برخی تصور میکنند با گفتن کتابهای شهید مطهری را خوانده ام کار تمام است و این در حالی است که ممکن است سوالات جدی تری مطرح شود از این رو بهتر است واقعا هر کتابی خوانده شده است همانها گفته شود سوال از فهم علاقه است و ممکن است لزوما ربطی به کمیت نداشته باشد، مسئله دیگر علاقه به روحانیت است اینکه از کجا با حوزه علمیه و روحانیت آشنا شده است و چگونه و از طریق چه کسی تشویق یا علاقمند به حضور در حوزه های علمیه داشته است، برخی از داوطلبان با زندگی بسیاری از علما آشنا هستند و از طریق خواندن کتابهای زندگانی آنان علاقه به حوزه پیدا کرده اند برخی از طریق طلبه های دیگر علاقمند شده اند و برخی دیگر از طریق دوستان طلبه شان و برخی دیگر از طریق امام جماعت مسجد محله و ... از این رو علاقمندی به حوزه و روحانیت از معیار های مهم است اینکه آیا میخواهی در آینده لباس روحانیت بپوشی؟ آیا تا آخر در حوزه علمیه ادامه تحصیل میدهی؟ اینکه چند روحانی موفق از نظر خود را نام ببرید همه اینها میتواند مشخص کننده علاقه یک فرد به نظام حوزوی باشد.

    3-اخلاق و رفتار و پوشش:
    زی طلبگی برای حوزویان بسیار مهم است، زی طلبگی شامل اخلاق و رفتار و ارزشهایی است که انتظار میرود یک طلبه آن را رعایت کند از این رو معمولا به طرز رفتار داوطلب دقت میکنند نوع پوشش لباس ، مدل مو، اینکه موهای صورت بر اساس ملاکهای اسلامی و ارزشهای حاکم برفضای حوزه است یا نه؟ نوع حرف زدن رعایت ادب و احترام و...

    4-سوالات دینی:
    در مصاحبه معمولا سوالات دینی در حد داوطلب پرسیده میشود معمولا از احکام نماز، روزه، طهارت و احکامی که مردم در زندگی روز مره با آن مرتبط هستند، البته ممکن است از مباحث اعتقادی یا اخلاقی نیز پرسیده شود اما در مجموع سوالات متوسطی خواهد بود و هدف آن است که آیا داوطلب طلبگی در حد عمل خود با معارف اسلامی آشنا است یا نه.

    5-مسائل اجتماعی و سیاسی:
    با توجه به سطح داوطلب معمولا سوالات سیاسی- اجتماعی مطرح میشود تا دیدگاههای دواطلب سنجیده شود، بطور مثال از مناسبت ها سوال میشود، مثلا دوازدهم فروردین چه روزی است؟ هفت تیر چه حادثه ای روی داده است؟ یا اینکه در مورد ولی فقیه سوال میشود، یا اینکه نقش شورای نگهبان در قانون اساسی چیست؟ البته ممکن است در این بخش کمی هم اعمال سلیقه شود اما در مجموع بهتر است داوطلب در چارچوب دیدگاههای مشهور و قانونی سخن بگوید و از اظهار نظرهای نادر خودداری کند، از سوی دیگر برخی از آقایان به بعضی از اندیشمندان نظیر شریعتی، سروش، مجتهد شبستری، ملکیان و حتی بعضی از علما حساس باشند از این رو بهتر است از پرداختن به این دیدگاه ها خوداری شود.

    6
    - سنجش استعداد: یکی از دغدغه های مسئولین حوزه این است که آیا داوطلب توان خواندن درسهای حوزوی را دارد یا نه؟ باید توجه داشت تعدادی از طلبه های پذیرش شده بعد از یکی دوسال در امتحانات حوزه قبول نمیشوند و بعد از مدتی به اجبار حوزه را ترک میکنند از این رو حوزه با توجه به سختی دروس دغدغه این را دارد تا افراد با استعداد متوسط یا متوسط به بالا پذیرش شوند از این رو ممکن است سوالاتی نیز در این زمینه طرح شود تا به اصطلاح سطح استعداد فرد سنجیده شود.

    7-تحقیقات محلی:
    در مصاحبه حوزه از داوطلب در زمینه خانواده نیز سوال میشود، شغل پدر و اینکه خانواده چه مقدار مقید به مسائل دینی است، البته در زمینه خود داوطلب اطمینان حاصل شود کمتر به خانواده پرداخته میشود و خانواده تاثیر کمتری دارد اما به هر ترتیب داوطلبی که از یک خانواده روحانی یا مذهبی است ممکن است اولویت داشته باشد ، بعضی از مدارس علمیه در مورد داوطلب تحقیقات میدانی و محلی نیز انجام میدهند و البته اصل پذیرش است مگر آنکه تخلف اساسی در سابقه فرد وجود داشته باشد یا اینکه خانواده بسیار بدنام باشد که ممکن است مشکلاتی ایجاد شود.

    توجه:

    الف- این نکته ها در همه مدارس علمیه به یک شکل اجرا نمیشود بلکه بنابر سلیقه و ظرفیت مدرسه دنبال میشود اما معمولا همین دغدغه ها با سوالات مختلف از داوطلب پرسیده میشود.

    ب-
    نکته دیگر اینکه معمولا کسانی که در آزمون کتبی قبول شده اند در مصاحبه شفاهی نیز قبول میشوند مگر آنکه مشکل شاخصی وجود داشته باشد از این رو آنچنان نگران شد.

    منبع
    ویرایش توسط سیدمحمدحسین طباطبایی : 06-17-2013 در ساعت 13:10

  6. #6

    پیش فرض برخی از سؤالات مربوط به مصاحبه داوطلبان ورود به حوزه مقطع سیکل

    در سال تحصیلی 1393-1392 تعدادی از داوطلبان که غالباً در مقطع سیکل بودند و در مصاحبه ورود به حوزه علمیه قم، در مرکز مدیریت حوزه در دارالشفاء قم، شرکت کرده بودند، اجمالاً بیان کردند که سؤالات زیر از آنان پرسیده شده است:

    سؤالات مطرح شده تکراری نبوده (منبع http://1zekr.com) و مشترک نیست و از داوطلبان مختلف، سؤالات متفاوتی پرسیده شده است، از یک داوطلب ممکن است از همه موضوعات پرسش نشود در هر موضوع معمولاً یک سؤال بیشتر طرح نمی شود لذا تعداد زیاد سؤالات زیر بخاطر سؤالات مختلفی بوده است که از افراد متعدد پرسیده شده.


    سؤال از انگیزه داوطلب از ورود به حوزه که از سؤالات اساسی و مهم است و به داوطلبان توصیه مؤکد می گردد برای گفتگوی چالشی در این موضوع از قبل کاملاً آمادگی داشته باشند، سؤالات و گفتگو با داوطلب حول مباحثی نظیر هدف شما از آمدن به حوزه چیست؟ و آیا این هدف از طرق دیگر مثل کنکور یا تحصیلات دانشگاهی برآورده و تأمین نمی شده است؟... (داوطلب هر پاسخی بدهد مصاحبه گر، پاسخ او را به چالش کشیده و به نوعی از پاسخ داوطلب برعلیه خود داوطلب استفاده کرده و می گوید آیا این هدف از راه دیگری غیر از ورود به حوزه علمیه تأمین و حاصل نمی شده است؟ ، چرا این انگیزه در داوطلب بوجود آمده و پیدا شده است؟... )
    البته امکان دارد با توجه به پاسخ داوطلب به برگه سؤالات مصاحبه کتبی که قبل از مصاحبه شفاهی برای تکمیل در اختیار داوطلب قرار می گیرد، نیز مصاحبه گر اقدام به چالش گرفتن برخی پاسخ های کتبی داوطلب کند و به نوعی از پاسخ های کتبی برعلیه داوطلب استفاده کند (چگونه به مطلبی که نوشتی رسیدی و چرا چنین نوشته ای؟)
    یا سایر مواردی که در برگه کتبی که قبل از مصاحبه شفاهی باید پر شود، داوطلب نوشته است مثل از چه کسی الگو گرفته است یا به چه هنری علاقه دارد را ممکن است بصورت شفاهی نیز سؤال شود که احتمالاً مناسب است پاسخ شفاهی و کتبی با یکدیگر تفاوت نداشته باشند.
    چرا قم را انتخاب کردی و حوزه های بزرگ و قوی شهرستانهای نزدیک تر به شهر خودت را انتخاب نکردی؟


    سؤالاتی از اطلاعات سیاسی نظیر اینکه در حال حاضر دبیر شورای نگهبان کیست؟ شورای نگهبان چه وظیفه ای دارد؟
    یا اینکه وظایف سه قوه کشور (مجریه، قضائیه و مقننه) یا مجمع تشخیص مصلحت نظام یا شورای نگهبان، چه می باشد؟ ( برخی سؤالات ادامه دار بوده و در پی سؤال قبلی می آید مثل اینکه اگر مجلس شورای اسلامی مصوبه ای را تصویب کرد، بعد مصوبه به کجا فرستاده می شود؟ اگر این مصوبه (منبع http://1zekr.com) را شورای نگهبان تصویب نکرد، مصوبه به کجا می رود؟ در چه صورتی لازم می شود که مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد این مصوبه وارد عمل شود؟
    رؤسای قوای سه گانه را چه کسی یا کسانی انتخاب می کنند؟
    رییس و نقش قوه مقننه چیست؟
    روزهای دوازدهم بهمن و دوازدهم فروردین چه مناسبت هایی هستند؟


    سؤالات احکام شرعی، نظیر اینکه:
    اگر از دست انسان خون بیاید و می دانی که این جریان خون، بند خواهد آمد برای نماز خواندن باید صبر کردن تا خون بند بیاید و خون قطع شود یا خیر؟
    یا تعداد و تعریف واجبات رکنی و غیر رکنی نماز چیست؟
    یا اینکه اگر مکلّف در ماه رمضان ده دقیقه مانده به اذان صبح محتلم شود، وظیفه او چیست؟ سپس اگر غسل به بعد از اذان صبح موکول شد، وظیفه او چیست؟ و همین طور سایر فروعات مرتبط و مبتلابه مرتبط به این مسأله شرعی از داوطلب پرسیده می شود، احکام غسل (یعنی با استفاده از پاسخ داوطلب، از سایر احتمالات و فروع مترتب بر مسأله، سؤال پرسیده می شود)
    اصول دین و فروع دین را توضیح بده.

    یک وضو را بطور عملی انجام بده
    اگر شک کنید که رکوع انجام داده اید یا نه و به سجده بروی؟

    انجام عملی یک تیمم


    روخوانی قرآن:
    دو سه خط از روی قرآن روخوانی شود ، انتخاب سوره و آیات معمولاً به اختیار داوطلب است (از سؤالات مهم است زیرا که از غالب داوطلبین پرسیده می شود، به داوطلبان توصیه می شود نه برای مصاحبه بلکه به جهت ضرورت تلفظ صحیح حروف در نماز، نسبت به اصلاح اشکالات احتمالی قرائت ومخارج تلفظ حروف و تلفظ کردن صحیح حروف و رعایت مسائل ضروری تجویدی، اقدام نمایند)


    سؤالات روان شناختی نظیر:

    بهترین خاطره ات را بگو، بهترین خاطره ای که همین الآن در ذهنت آمد را تعریف کن ( به داوطلبان توصیه می شود قبل از ورود به جلسه مصاحبه، حتماً یکی دو تا خاطره خوب در ذهن آماده داشته باشند)
    بیان یک خاطره بد
    چه نوع کتابهایی می خوانی (منبع http://1zekr.com) و در چه موضوعاتی کتاب می خوانی؟ (درباره چه مطالبی کتاب می خوانی و کتابهایی که می خوانی موضوع شان چیست؟)
    به نظرت «همه ی مردم» خوب اند یا بد هستند؟

    اگر یک روز چند نفر رنگ کار جهت رنگ زدن به خانه شما بیایند و پدرت بگوید برو و با آنها نهار بخور چه کار می کنی؟
    یک روز غیر درسی، هفته ات را توضیح بده( از اینکه صبح، ساعت چند، بلند می شوی و به ترتیب در طول روز چه کارهایی انجام می دهی؟)

    چقدر با خانواده ات تعامل داری؟

    سؤالات هوش داوطلبان دقت داشته باشند غالباً سؤالات هوش، به نوعی دارای پاسخ هستند و کمتر ممکن است پاسخ سؤال هوش این باشد که «مثلاً سؤال شما تحت هیچ شرایطی دارای پاسخ نبوده و جواب برای آن کاملاً غیرممکن و تصور جواب برای آن محال است»

    اگر در یک مسابقه دوومیدانی، دونده «نفر دوم» را جا بگذارد، چندم می شود؟
    سؤالی نظیر اینکه الآن بطور ذهنی حاصل جمع مثلاً این عبارت را حساب کن
    8+7+7+10+3-2=؟

    آیا می شود با تنها «دو خط» یک مثلث کشید؟
    هنگام رفتن به مکانی خارج از شهر قم فاصله آن مکان از قم 125 کیلومتر و هنگام برگشتن از آنجا به قم فاصله اش تا قم 135 کیلومتر است، چرا؟
    اگر اموال فردی این گونه تقسیم شود (تقسیم اموال بین چند نفر به گونه ای که به نظر می رسد تقسیم به لحاظ ریاضی ، باقیمانده دارد) چگونه تقسیم صحیح بدون باقیمانده امکان دارد؟[توضیح اینکه داوطلب ما فرض دقیق سؤالی را که از او در جلسه پرسیدند را در ذهن نداشت و ما احتمال دادیم این معما، شبیه همان قضاوت معروف حضرت علی علیه السلام باشد که هفده شتر را باید میان چندنفر تقسیم می کردند]


    دیگر سؤالات نظیر اینکه
    تا کنون چه سؤالات اعتقادی و دینی... به ذهنت خطور کرده است؟
    آیا تاکنون در مدرسه با کسی بحث سیاسی کرده ای؟
    شغل پدرت چیست؟ (شاید دلیل طرح این سؤال، بررسی وضعیت تمکن مالی خانواده باشد، یعنی آیا داوطلب به دلیل مشکلات مالی خانواده بناچار ترک تحصیلات کلاسیک کرده و وارد حوزه علمیه می شود یا خیر؟ احتمالاً تمکن مالی مناسب خانوادگی امتیاز مثبتی برای داوطلب محسوب شود)

    ویرایش توسط سیدمحمدحسین طباطبایی : 06-30-2013 در ساعت 19:52

  7. #7
    تازه وارد
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    2

    پیش فرض

    با سلام
    نمی دانستم این سوالم را کجا مطرح کنم من دانش آمز ذبیرستان هستم و در یکی از دبیرستان های برتر تهران درس می خوانم
    خوانواده مذهبی هم ندارم اما شدیدا علاقه به حوزه علمیه دارم در این زمینه مرا راهنمایی کنید
    با تشکر

  8. #8

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط محمد75 نمایش پست ها
    با سلام
    نمی دانستم این سوالم را کجا مطرح کنم من دانش آمز ذبیرستان هستم و در یکی از دبیرستان های برتر تهران درس می خوانم
    خوانواده مذهبی هم ندارم اما شدیدا علاقه به حوزه علمیه دارم در این زمینه مرا راهنمایی کنید
    با تشکر
    سؤال را دو جا مطرح کرده اید در اینجا ( + ) پاسخ داده شد.

  9. #9

    پیش فرض

    مطابق آنچه یکی دو نفر از داوطلبان ورود به حوزه اظهار داشتند احتمال دارد طول مدت جلسه مصاحبه شفاهی داوطلبانی که دارای مدارک دانشگاهی بوده یا از دانشگاه انصراف داده اند بسیار بیشتر از داوطلبان عادی باشد مثلاً احتمال دارد جلسه مصاحبه شفاهی این دسته داوطلبان به چهل دقیقه هم برسد. (طول مدت مصاحبه داوطلبان عادی شاید کمتر از پانزده دقیقه باشد) که بخش عمده ای از زمان جلسه اختصاص دارد گفتگوی طولانی در مورد هدف و انگیزه یابی از داوطلب
    جلسات مصاحبه شفاهی از کلیه داوطلبان ورود به حوزه در سال تحصیلی 1393-1392 شمسی در حوزه علمیه قم ، با حضور سه مصاحبه گر انجام می گیرد(محل مصاحبه ساختمان اداری حوزه علمیه قم در مدرسه دارالشفاء)
    داوطلبان با مدارک دانشگاهی یا انصراف داده از دانشگاه، طی گفتگوی طولانی مدت و چالشی با مصاحبه گران با سؤال زیر مواجه می شوند.
    مصاحبه گران به داوطلب می گویند که هدف و انگیزه ای داوطلب که برای ورود به حوزه اعلام کرده، آیا با باقی ماندن در دانشگاه یا ادامه تحصیلات دانشگاهی هم قابل دسترس برای او نبوده است؟ و داوطلب باید دلایلش را ذکر کند که چرا به نظرش لازم است برای رسیدن به هدف خود حتماً وارد حوزه علمیه شده و تحصیلات کلاسیک دانشگاهی را رها سازد.
    همچنین از داوطلب خواسته می شود تا دلایلی بیاورد که با توجه به بالارفتن سن، ازدواج کردن یا نزدیک به ازدواج بودن و عدم ارتباط رشته تحصیلی دانشگاهی اش با دروس حوزه در ادامه موفقیت آمیز دروس حوزه دچار مشکل نخواهد شد.
    آیا حاضر است در ادامه تحصیلات حوزوی معمم شود؟ (لباس روحانیت را بپوشد؟)[به عبارت دیگرسؤالات بالا جنبه روان شناختی دارد و مصاحبه گران در تلاشند تا بفهمند که نیت داوطلب، ماندگاری در حوزه علمیه است و ادامه تحصیل در حوزه برای او هدف اصلی است یا اینکه انگیزه داوطلب از ورود به حوزه علمیه علیرغم مشکلات پیش رو، این بوده که تحصیلات و مدرک تحصیلی حوزه را پلی قرار دهد برای رسیدن به هدف اصلی دیگری و احتمالاً استفاده از مدرک تحصیلی حوزه جهت یافتن شغل یا ادامه تحصیلات دانشگاهی]

    سؤال احکام شرعی:
    غسل

    سؤال روان شناختی از داوطلبان متأهل:
    نسبت به حجاب همسرتان چه عکس العملی داشته ای؟ به او تاکنون در مورد حجابش تذکر داده ای؟ آیا مثلاً به او تذکر داده ای مایل هستی با فلان فامیل اش کمتر رفت و آمد داشته باشد؟
    نسبت به پدر و مادرت چه رفتاری داری؟

    احتمالاً از داوطلبان دانشگاهی سؤال هوش پرسیده نشود.
    ویرایش توسط سیدمحمدحسین طباطبایی : 06-30-2013 در ساعت 20:18

  10. #10

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط سیدمحمدحسین طباطبایی نمایش پست ها

    اگر اموال فردی این گونه تقسیم شود (تقسیم اموال بین چند نفر به گونه ای که به نظر می رسد تقسیم به لحاظ ریاضی ، باقیمانده دارد) چگونه تقسیم صحیح بدون باقیمانده امکان دارد؟[توضیح اینکه داوطلب ما فرض دقیق سؤالی را که از او در جلسه پرسیدند را در ذهن نداشت و ما احتمال دادیم این معما، شبیه همان قضاوت معروف حضرت علی علیه السلام باشد که هفده شتر را باید میان چندنفر تقسیم می کردند]


    از آنجا که داوطلب گفتگو کننده با ما صورت دقیق سؤال پرسیده شده از خودش را در مصاحبه به خاطر نداشت، ما فرض را بر آن قرار می دهیم که احتمالاً همان قضاوت معروف أمیرالمؤمنین علیه السلام مورد پرسش بوده است که صورت آن چنین است:

    مؤلف "ناسخ التواریخ" (ظاهراً به نقل از "شرح بدیعیه" ابن مقری)، اینگونه آورده است که: «سه‌ نفر برای تقسیم 17 شتر اختلاف و مشاجره داشتند...»

    در بين قضاوتهاى امير مؤمنان على(علیه السلام) نقل شده كه روزى سه نفر بر سر 17 شتر گفتگو داشتند و مى‏خواستند آنها را طورى تقسيم كنند كه يك نفر نصف آنها را ببرد (يك دوم) و ديگرى يك ثلث (يك سوم) و سومى تسع (يك نهم) و بر سر تقسيم عدد 17 به اين كسرها درمانده بودند و كار به مشاجره كشيده بود.
    امير مؤمنان على(علیه السلام) براى پايان دادن به مشاجره آنها يك شتر از خود به آن هفده شتر اضافه كردند، آنگاه نصف آن عدد را به نفر اول (9 شتر) و ثلث آن را به نفر دوم(6 شتر) و تسع آنها را به نفر سوم (2 شتر) دادند و يك شتر كه متعلق به خود حضرت بود باقى ماند؛ يعنى، در حقيقت به هر يك از آن سه نفر چيزى اضافه بر سهمى كه مى‏خواستند دادند زيرا آنها سهم خود را از 17 شتر مطالبه مى‏كرند و حضرت همان سهم را از 18 شتر به آنها داد، لذا با كمال خشنودى و رضايت از محكمه قضاوت بيرون رفتند و شتر اضافى هم به جاى خود باقى ماند!

    این سه نفر احتمالاً یکی از آنان نصف یا یک دوم و دیگر ثلث یا یک سوم (3/1) و سومی تسع یا یک نهم(9/1) از این شترها را مالک بودند و عدد 17 به 6، 9 و 2 قابل قسمت نبود لذا از تقسیم عاجز و ناتوان بودند امير مؤمنان على(علیه السلام)(چنانکه نقل شده) یک شتر به شتران اضافه کردند و شتران 18 عدد شد و عدد 18 هم به 9 و هم به 6 و هم به 2 قابل قسمت است بدین گونه آنکه نصف شتران را مالک بود 9 شتر برداشت و آنکه ثلث(3/1) مالک بود 6 عدد برداشت و آنکه تسع(9/1) مالک بود 2 شتر برداشت و یک شتر اضافه باقیمانده که به خود حضرت برگشت.

    18 تقسیم بر دو = 9
    18 تقسیم بر سه = 6
    18 تقسیم بر نه = 2
    مجموع 9+6+2= 17

    یا به عبارت دیگر

    1/2+1/3+1/9=
    حالا مخرج مشترک میگیریم:
    9/18+6/18+2/18
    حالا مخرج (18) را نوشته و صورت ها را جمع میکنیم که میشود:
    17/18
    یعنی این نفر در واقع از همان ابتدا یک هیجدهم 1/18 از شتران را بلا تکلیف گذاشته بوده اند.

    البته اگر به گونه ی دیگری به این تقسیم نگاه کنیم یک اشکال مطرح می شود.
    اكنون اشكال در اين است كه بفرماييد اين اضافه ها از كجا آمد و مال كى بود كه امام به آن سه نفر داد؟

    زیرا نكته قابل توجه در اينجا سهامى است كه آن سه نفر تقاضا داشتند و از مجموع مال كمتر بود يعنى اگر نصف را با ثلث (يك سوم) و تسع (يك نهم) حقيقى جمع كنيم كمتر از يك عدد كامل مى‏شود. بنابراين بايد گفت اين سه نفر مدعى تمام 17 شتر نبودند به دليل اين كه مجموع سهام آنها (يك نهم به اضافه يك سوم به اضافه يك دوم) به اندازه مجموع آن مال نبوده است .

    توضيح اينكه: مجموع سهام موجود در يك مال هميشه برابر با يك واحد است و به عبارت ديگر، اگر سهام يك شركت مثلا «صد سهم» باشد؛ مجموع سهام شركاء را كه روى هم بريزيم حتما صد سهم خواهد بود.

    در مسأله 17 شتر، نزاع كنندگان نمى خواستند عدد 17 را به نسبت يك دوم و يك سوم و يك نهم تقسيم كنند بلكه نفر اول مدعى نصف اين شترها، نفر دوم مدعى يك سوم آنها و نفر سوم مدعى يك نهم بود؛ يعنى هر كدام سهم خود را برابر با اين «كسر» مى‏دانست در حالى كه مجموع اين كسرها مساوى با يك عدد صحيح نيست.

    [مجموع سهام آنها مساوى است با: هفده هجدهم زيرا: يك دوم به اضافه يك سوم به اضافه يك نهم مساوى مى‏شود با هفده هجدهم و مجموع مال مساوى است با عدد 1 و به عبارت ديگر هجده هجدهم و چون «مجموع سهام» را از «مجموع مال» كم كنيم يك هجدهم باقى مى‏ماند.(هجده هجدهم منهاى هفده هجدهم مساوى مى‏شود با يك هجدهم)]

    ولى امير مؤمنان على(علیه السلام) باقيمانده مال را نيز ميان آنها ـ به همان نسبت سهام مزبور ـ تقسيم فرمود و اين كه ملاحظه مى‏كنيم هر كدام كمى از سهم خود بيشتر بردند، از همين جا بود كه آن باقيمانده را نيز امير مؤمنان على(علیه السلام) به سهم آنها افزود.
    منتها، جاى اين سؤال باقى مى‏ماند كه چگونه آن حضرت اين مقدار باقيمانده را ميان آنها تقسيم كرد ـ با اين كه آنها مدعى آن نبودند؟

    لذا گفته می شود که:

    شاید این قضاوت از حضرت نباشد

    در فضل سید اولیاء، حضرت مرتضی، حیدر کرار، امام متقین، که جان عالم به فدایش باد هیچ سخنی نیست. درباره این قضاوت(قضاوت درباره تقسیم 17 شتر بین سه ورثه) شاید بتوان گفت، این قضاوت به حضرت علی نسبت داده شده است. چرا که در این قضاوت نکته ای به ذهن می رسید، و آن: اضافه کردن شتر امام به 17 شتر دیگر، به نوعی هر یک از این سه نفر را در شتر امام شریک می نمود. و هر یک مالک قسمتی از شتر امام می شدند. یعنی وقتی شتر امام وارد این داستان شد، یکی مالک نصف شتر شد، دیگری مالک دو سوم شتر شد و سومی هم مالک یک نهم شتر امام گردید. لذا وقتی که امام شترش را خارج کرد در واقع این سه هر یک به نحوی و متفاوت از دیگری در شتر امام ، ضرر می کنند. یعنی یکی نصف شتر را ضرر می کند، دیگری یک سوم و آن یک، یک نهم را ضرر کرده است. در این حال پس نمی توان گفت به عدالت تقسیم شده است. مگر آنکه بگوییم این سه، به اضافه شدن شتر امام به شمار شترانشان رضایت داده بودند و این رضایت اولی، در واقع رضایت به تقسیم را نیز در خود دارد.در این حال می توان نوع تقسیم را عادلانه دانست. شاید بهتر و عادلانه این بود که همه شتران را می فروختند و پولش را بین خود تقسیم می کردند و هر یک به فراخور سهم خود شتر می خرید و یا شترها را قیمت گذاری می کردند و پس از آن هر کسی سهم خود را بر می داشت و اگر سهم کسی از شترها به عدد اعشاری می رسید، می توانستند شتر را به او بدهند و مابه تفاوت را از او بگیرند.فرض بفرمایید هر شتری یک میلیون قیمتش باشد، در این صورت قیمت همه شترها برابر با 17 میلیون می شود. در این صورت سهم آن پسری که قرار بود نصف اموال به او برسد: 8میلیون و 500 هزار می شود. سهم نفر بعدی که یک سوم به او می رسید: 5 میلیون و 666 هزار می شود. و سهم نفر سومی که قرار بود، یک نهم را از شتران ارث ببرد، 1 میلیون و 888 هزار می شود. اما در قضاوتی که به حضرت امیر علیه السلام نسبت داده شده است، نفر اول 9 شتر یعنی 9 میلیون برده است ودر واقع 500 هزار از سهم خود بیشتر برده است. نفر دوم در قضاوت منسوب به امام علی، 6 شتر ، یعنی 6 میلیون برده است که 333 هزار از سهمش بیشتر است. و نفر آخر دو شتر برده است که سهمش یک میلیون و 888 هزار می شده است.

    منابع ( + و + )
    ویرایش توسط سیدمحمدحسین طباطبایی : 07-01-2013 در ساعت 05:46

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •